شفقنا رسانه_ در پی تصمیم های دولت در حوزه اقتصادی و برانگیختن واکنش ها به افزایش قیمت ها، به نظر می رسد ضعف روابط عمومی دستگاه ها- اعم از سه قوه، نهادهای حاکمیتی ، شهرداری ها و…-در حوزه اطلاع رسانی و اقناع عمومی بیش از همیشه نمایان شده است. اما روابط عمومی ها باید در این اوضاع چه نقشی داشته باشند؟
صدیقه ببران، عضو هیأت علمی گروه ارتباطات دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانه با اشاره به مهم ترین نقش روابط عمومی دستگاه های اجرایی در حفظ امنیت خاطر مخاطبان می گوید: از مهم ترین ویژگی روابط عمومی ها، حرفه ای بودن آنها در عرصه های متعدد، اقناع افکار عمومی، اطلاع رسانی به هنگام، دقیق و با سرعت است. از طرفی دیگر، روابط عمومی ها باید به این مسأله توجه داشته باشند که زمانی مخاطب از برنامه و تصمیم دستگاه های مربوطه حمایت می کنند که، نسبت به آن دستگاه اعتماد داشته باشند. حال این سوال مطرح است که آیا روابط عمومی های ما توانمندی لازم برای اعتماد سازی را داشتند؟ جواب آن منفی است و همین دلیل محکمی برای ضعف اصلی هر روزه و هر ساله روابط عمومی هاست.
ببران در ابتدای صحبت های خود با اشاره به نحوه عملکرد روابط عمومی ها در دستگاه های اجرایی به شفقنا رسانه می گوید: روابط عمومی در دستگاه های مختلف دولتی و حاکمیتی بیش از هر روابط عمومی دیگری در بخش های مختلف، وظیفه و رسالت امنیت خاطر مخاطب را بر عهده دارد. این امنیت خاطر و ایجاد سرمایه اجتماعی، از وظایف اصلی روابط عمومی هاست که متاسفانه در طی سال های گذشته تا کنون، این وظایف به مراتب کمرنگ شده است.
او ادامه می دهد: اگر قرار باشد که میزان محبوبیت هر دولت با توجه به عملکرد روابط عمومی و به نوعی تیم رسانه ای آن افزایش پیدا کند، شاهدیم در این دولت میزان محبوبیت آن بسیار کاسته شد و این مسأله به ضعف روابط عمومی دولت برمی گردد. با توجه به اینکه روابط عمومی ها از مهم ترین پل های ارتباطی بین مردم و نهاد های دولتی هستند، نباید این وظیفه مهم به حاشیه برود.
اما این میزان ضعف از سوی بخش های روابط عمومی به چه علت است؟ ببران توضیح می دهد: یکی از مهم ترین ویژگی روابط عمومی ها، حرفه ای بودن آنها در عرصه های متعدد، اقناع افکار عمومی، اطلاع رسانی به هنگام، دقیق و با سرعت است. از طرفی دیگر، روابط عمومی ها باید به این مسأله توجه داشته باشند که زمانی مخاطب از برنامه و تصمیم دستگاه های مربوطه حمایت می کنند که، نسبت به آن دستگاه اعتماد داشته باشند. حال این سوال مطرح است که آیا روابط عمومی های ما توانمندی لازم برای اعتماد سازی را داشتند؟ جواب آن منفی است و همین دلیل محکمی برای ضعف اصلی هر روزه و هر ساله روابط عمومی هاست.
این عضو هیأت علمی با توضیح درباره دلایل بی اعتماد شدن مردم می گوید: مهم ترین نکته ای که دستگاه های و نهادهای مختلف در بخش روابط عمومی در نظر نمی گیرند، تخصص و حرفه ای بودن برای گماردن افراد در بخش روابط عمومی هاست. بخشی از روابط عمومی های ما کهنه کار هستند و به نوعی تدابیر و سیاست امروزی برای مخاطب امروز ندارند. بخشی دیگر به نحوه استخدام افراد در روابط عمومی هاست. اگرچه شاید خبرنگار و یا دبیر یک رسانه برای این بخش در نظر گرفته شود، اما همین افراد در بخش اطلاع رسانی فقط می توانند تا حدی خوب عمل کنند و از چگونگی ارتباط معاونان و مدیران با افکار عمومی عاجزند.
ببران با اشاره به اثرات مستقیم ارتباط رودرو و شفاف دولت ها با مردم از طریق تیم رسانه ای آنها، بیان می کند: اگر دولت این قانون را اجرا می کرد که از طریق روابط عمومی خود و تیم رسانه ای به تدریج مردم را از آخرین تصمیمات و وقایع خود باخبر می کرد، قطعا مردم تا این حد دچار شوک قیمتی نمی شدند و آمادگی ذهنی برای این اتفاقات را داشتند.
ببران دوران جنگ دفاع مقدس را بهترین دوران تعامل دولت با مردم می داند و معتقد است در آن دوران دولت با مردم ارتباط نزدیک، دو طرفه و شفافی داشت.
این استاد دانشگاه با اشاره به یکدستی در هر سه قوا و مناسب بودن این بستر برای اطلاع رسانی بهتر، با انتقاد می گوید: با توجه به یکدستی هر سه قوا، انتظار ارتباط بیشتر دولت با ملت را داشتیم، ولی این اتفاق نیافتاده است. حتی در صدا و سیما شاهد بودیم برخی از وزرا در هنگام مصاحبه های تلویزیونی، صحبت های ضد و نقیضی می گویند که همین مسأله باز هم به ضعف عملکرد روابط عمومی ها برمی گردد.
ببران با اشاره به تاثیرات خلأ اطلاع رسانی شفاف و تبعات آن، ادامه می دهد: با وجود این حجم از بی اعتمادی و کاهش سرمایه اجتماعی و این حد از عدم اطلاع رسانی درست و به موقع، نقطه مقابل این مسأله قوی می شود، یعنی شایعه پردازی قوت می گیرد. مردم هم وقتی خلأ آگاهی داشته باشند، ناچارا به رسانه های دیگر مراجعه می کنند. در اینجا برگ برنده به دست کانال های ماهواره ای بی ربط می افتد که مقاصد خود را دنبال می کنند و یا به نفع شبکه های اجتماعی می شود که اغلب به فکر انتشار اخبار فیک هستند و سواد رسانه ای و اخلاق حرفه ای در آنجا جایگاهی ندارد.
او درباره راهکارهایی برای عملکرد بهتر روابط عمومی ها در بلندمدت و بلند مدت پیشنهاد می دهد: مشکل روابط عمومی های ما این است که به صورت روزمره فعالیت دارند و در اصطلاح روابط عمومی های کارتابلی اند. در حالیکه روابط عمومی ها نیازمند یک برنامه راهبردی اند. در کشوری بحران زده ما علاوه بر برنامه راهبردی، روابط عمومی ها، باید بر اساس حوزه مدیریت اقتضایی برنامه مدون داشته باشند تا بتوانند در قبل از بحران، حین بحران و پس از بحران مثمر ثمر باشند.
او ادامه می دهد: روابط عمومی های ما باید به مخاطب اهمیت دهند و نظرسنجی های متعدد داشته باشند و میزان رضایت آنان را بدانند. در واقع روابط عمومی باید بداند مخاطب به دنبال چه نوع اطلاعاتی است.
ببران با اشاره به ارتباط صنعت و دانشگاه ها با یکدیگر و اثر آن بر عملکرد بهتر روابط عمومی ها، توضیح می دهد: این بحث و ارتباط متاسفانه در حوزه روابط عمومی ها در حد صوری باقی مانده و تاکنون شکل عملیاتی به خود نگرفته است. دانشجویان ارتباطات ما باید واحدکارآموزی را به معنای واقعی کلمه بگذرانند. هرچند به کار گماردن افراد حرفه ای در حوزه مدیر روابط عمومی ها هم بسیار اهمیت بسیاری دارد.
یک مدیر روابط عمومی باید بر علومی چون ارتباطات، روانشناسی و جامعه شناسی مسلط باشد و از تاکتیک های روز آگاه باشد. همچنین این مدیر روابط عمومی باید روش های اقناع و نفوذ بر افکار عمومی را بلد باشد و بتواند قدرت نرم دستگاه های خود را افزایش دهد و این مهارت کار هر کسی نیست. علاوه بر تمام این مسائل، معتبر بودن جایگاه روابط عمومی در نزد مدیر سازمان هم از مولفه های مهم و تاثیر گذار بر عملکرد بهتر روابط عمومی هاست.متاسفانه مدیران روابط عمومی کنونی به فکر ارتقای برند سازمانی و افزایش سرمایه اجتماعی نیستند که این مسأله بسیار خطرناک و آسیب زاست.