فضای مجازی به مثابه فرصت و نعمتی است که عصر جدید اطلاعات
آن را برای همه افراد جامعه فراهم آورده. در واقع، یکی از ابداعات بشر است برای
دسترسی سریع و آسان به اطلاعات. این فضا عرصه ای را مهیا می کند تا همگان به شکل مطلوب
و سریع به مجموعه ای از خدمات و تولیدات دسترسی پیدا کنند. در واقع از طریق این
فضاست که وارد یک جامعه اطلاعاتی می شویم که ستون فقراتش اینترنت است.
یکی از کارکردهای مثبت این
فضا در حوزه عدالت اجتماعی است. به گمانم فضای مجازی به علت پتانسیل بالایش در
فراهم آوردن امکان دسترسی همگان به اطلاعات آزاد، عدالت اجتماعی را از این حیث
فراهم می کند. اساسا
فضای مجازی یک فرصت و بستر مناسب است که می تواند بشر را از منظر دسترسی به اخبار
و داده های خبری و اطلاع رسانی به حوزه عدالت اجتماعی نزدیک کند و یک مردم سالاری
را بدون کوچک ترین تبعیضی برای همگان فراهم آورد. این فضا علاوه بر قابلیت هایش در
خبررسانی، کارکردهای فوق العاده ای هم در حوزه های دیگر از جمله آموزشی، تبلیغاتی
و حتی کسب و کار دارد و فرصت های برابری را برای کاربرانش ایجاد می کند. با فضای
مجازی می توان در این سوی دنیا در کلاس های آموزشی ای که در آن سوی دنیا تشکیل شده
شرکت کرد؛ در حوزه اقتصاد فعالیت نمود و به معامله پرداخت و در کمترین زمان ممکن
از آخرین اختراعات و اکتشافات در اقصی نقاط دنیا اطلاع حاصل کرد. در این فرآیند
هیچ گونه اختلاف طبقاتی در میان کاربران حاکم نیست و حسرتی بر دل کسی نمی ماند. در
واقع، فضای مجازی شکل جدیدی به دنیای اطلاعاتی داده و امکانات برابری را برای
همگان مهیا می کند. حال اگر کسی نتوانست از این امکانات بهره ببرد ایراد و اشکال
از خودش است. بحث دولت الکترونیک نیز که از مباحث حکمرانی مطلوب است بدون بستر
فضای مجازی امکان پذیر نبود، همچنان که بانکداری الکترونیک.
کارکردهای دوگانه و نیاز به
آموزش
مساله این است که ما چگونه
از این فضا، پتانسیل و قابلیت هایش بهره ببریم. این فضا مثل هر پدیده دیگری
کارکردهای دوگانه دارد و علاوه بر قابلیت های مثبتش می توان از طریق آن به حوزه
آسیب ها و جرائم هم ورود کرد. چگونگی و کیفیت بهره از فضای مجازی نیاز به آموزش
دارد. ورود بدون شناخت و آگاهی قبلی به هر فضایی آسیب رسان است. باید قبل از ورود
به هر فضایی از قوانین و قواعد آن اطلاع حاصل کرد. در خصوص فضای مجازی هم همگان
باید از حوزه کارکردها و آسیب های آن اطلاع داشته باشند. اعتقاد دارم که این آموزش
باید از طفولیت در ابتدا از طریق والدین و بعد سیستم آموزش عمومی به همگان ارائه
شود. لازم است که آموزش های کافی و وافی در این خصوص در مدارس با دانش آموزان در میان
گذاشته شود. امروزه کودکان بیشتر از بزرگسالان با فضای مجازی مانوس هستند. سیستم
آموزش همگانی باید توجه ویژه ای به نحوه استفاده صحیح از فضای مجازی معطوف دارد و
این فرآیند در سیستم آموزش عالی تشدید شود. سایر نهادها و ارگان هایی که متولی
امور فرهنگی، پرورشی و تربیتی هستند هم باید به این حوزه ورود کنند. خود رسانه ها
هم می توانند بهترین منبع و ماخذ برای آموزش استفاده صحیح از فضای مجازی باشند.
غفلت از سواد رسانه ای
مقوله دیگری که متاسفانه
چندان به آن پرداخته نمی شود «سواد رسانه ای» است. برخی از کاربرانی که وارد فضای
مجازی می شوند قدرت تشخیص این که پیامی را که دریافت می کنند درست است یا خیر
ندارند؛ برای مثال، پیام هایی که در فضای مجازی منتشر می شود، بدون کوچک ترین
تحقیق و پرس وجویی از سوی سایر کاربران بازنشر می یابد. این ها نشان دهنده پایین
بودن سواد رسانه ای است. باورپذیری ما در برابر هجوم پیام ها در
فضای مجازی بالاست. باید آرام آرام این فرهنگ را ایجاد و مسلط سازیم که تا از
مضرات، مخاطرات و فواید چیزی اطلاع حاصل نکرده ایم، بی محابا از آن استفاده نکنیم
البته این به آن معنا نیست که جلوی آن را بگیریم. برخورد سلبی و حذفی بی فایده است
و به پاک کردن صورت مساله می ماند. لازم است که حتما با حوزه فضای مجازی برخورد
ایجابی شود. در این خصوص فرهنگ سازی چندانی صورت نگرفته است، به این دلیل که متولیان
متعدد با نگرش های مختلف و متفاوتی در این حوزه وجود دارد. فرهنگ استفاده از فضای
مجازی احتیاج به یک سیاست گذاری کلان جامع در کشور دارد. شاید می شد در دهه اخیر با یک کار پژوهشی
دقیق و مفصل نحوه تعامل با فضای مجازی را تعیین و تبیین کرد. اما جابه جایی ها و
تغییرات پی درپی مسئولان و سیاست گذاران و بی ثباتی حاصل از آن مانع تحقق این مهم
شده است.
منبع: روزنامه جام جم