صدیقه ببران، کارشناس حوزه ارتباطات و رسانه، در نشست "نقش رسانه و برساخت
تبعیض علیه زنان" ابتدا به بحث تبعیض علیه زنان و مرور
کنفرانسهای بینالمللی که تاکنون در این رابطه برگزار شده است، پرداخت و گفت: همه
ما اتفاق نظر داریم که در حوزه تبعیض علیه زنان کمکاری صورت گرفته است و ما هنوز
به غایت خود نرسیدهایم. اساساً مبحث تبعیض علیه زنان یک آسیب اجتماعی بسیار
فراگیر محسوب میشود که تقریباً در همه کشورها گسترده است. درجه اهمیت این موضوع
تا حدی بوده که نهادهای بینالمللی در این خصوص وارد عمل شدهاند. مثلاً کنفرانس
1993 به طور اختصاصی به بحث تبعیض علیه زنان پرداخته است. همچنین در کنفرانس سال
1995 به طور مفصل به این مسأله پرداخته و بعد از آن سال کنفرانس نیویورک را داشتیم
که به همان ترتیب بحث تبعیض علیه زنان را دنبال میکردند تا اینکه کنفرانس ریو
اخیراً برگزار شد.
این کارشناس رسانه افزود: شاخصهای مختلفی در این حوزه مطرح میشود که با
استفاده از این شاخصها میزان تبعیض علیه زنان را ارزیابی میکنند. در چشماندازی
که در کنفرانس پکن ترسیم شد، برنامه عملی تدوین شد که در این برنامه عمل 12 حوزه
اصلی مورد بررسی قرار گرفت. یکی از این 12 حوزه به مبحث رسانه و زن اختصاص داشت که
درجه اهمیت این موضوع را نشان میدهد.
به گفته ببران، رسانهها در جوامع مختلف میتوانند با استفاده از شیوهها
و تئوریهای مختلف به حوزه تغییر نگرش و رفتارها وارد شوند. واقعیت آن است که
رسانهها آنطور که باید و شاید در این حوزه به صورت مؤثر وارد نشده و نتوانستهاند
آسیبهای این حوزه را کاهش دهند. علاوه بر آن نه تنها رسانهها نتوانستند به درستی
نقش خود را ایفا کنند بلکه شکاف جنسیتی را نیز افزایش دادهاند؛ بهطوری که در
آمارهای مجمع جهانی اقتصاد، ایران جزو پنج کشوری است که شکاف جنسی و تبعیض علیه
زنان در آن رواج دارد.
او افزود: مطابق تحقیقی که در بین 100 کشور جهان انجام شده است، هنوز بیش
از 46 درصد از اخبار و
برنامههای خبری مطبوعات، تصویر کلیشهای از زنان ارائه میدهند و در آن همیشه زن
یک پله پایینتر از مرد قرار دارد. فقط 6 درصد برابری جنسیتی در رسانههای این
کشورها مورد توجه قرار گرفته است و عموم تصاویر ارائهشده در رسانههای این 100
کشور منفی است و با واقعیت زندگی زنان همخوانی ندارد همچنین این رسانهها با
مسائل زنان به صورت انفعالی برخورد میکنند.
ببران با بیان اینکه در رسانههای این 100 کشور تصویری که از زنان ارائه
میشود یا تصویری منفعل است یا تصویری تزویرآمیز
و منفی، ادامه داد: مطابق این پژوهش، بسیاری از این 100 کشور یا یه رویدادها و
اخبار حوزه زنان نمیپردازند و یا اخبار منفی این حوزه را پوشش میدهند. اما به مدد شبکههای اجتماعی، زنان توانستهاند در
دنیای امروز تبعیضها و خشونتهایی که علیهشان اعمال شده است را فریاد بزنند که
این موضوع اخیراً در کشور آمریکا بسیار برجسته خود را نشان داده است و زنان بسیاری
توانستهاند حتی سناتورها و مقامات دولتی را مورد پرسش قرار دهند و این امکان و
فرصت بسیار خوبی است که در اختیار زنان قرار گرفته و سبب شده صدای زنان هر چند
ناهماهنگ و ضعیف، شنیده شود.
این کارشناس حوزه ارتباطات در ادامه سخنرانی خود به تحلیل وضعیت زنان در
فضای رسانهای کشور پرداخت و افزود: در ایران طی سالهای 77 الی 80 شاهد وفور
دانشجویان روزنامهگاری و خبرنگاری در دانشگاهها بودیم اما در سالهای بعد دیگر
شاهد صعودی در این زمینه نیستیم. در تحقیقاتی که اخیراً انجام دادهام متوجه شدم
که طی این سالها زنان فعال رسانهای و همچنین رسانههای زنانه بسیار حضور کمرنگی
در کشور داشتهاند.
به گفته صدیقه ببران رویکرد رسانههای دولتی با تغییر دولتها عوض میشود
و این موضوع در موضعگیریهایشان نسبت به حوزه زنان مشهود است. اکثر رسانههای
دولتی مسائل زنان را سطحی و ظاهری بررسی میکنند که اساساً دردی را از زنان دوا
نمیکند و موجب تغییر نگرش نمیشود. اما رسانههای خصوصی هم در این حوزه ضعیف عمل
کردهاند. در طی سالهای گذشته رسانههای خصوصی یا رویکرد افراطی نسبت به حوزه
زنان داشتهاند که جامعه آن را بر نمیتابد یا نگاه تفریطی صوری و سطحی را اتخاذ
کردهاند که این نگاه تحقیرکننده است و در نشریات خانوادگی، مجموعهای از زردنگاریها
را در حوزه زنان میبینیم.
او افزود: نکته مهم این است که باید در اولین قدم سواد رسانهای مخاطب را
بالا ببریم که این کار مستلزم آن است که روزنامهنگار و خبرنگار ما سواد رسانهای
بالایی داشته باشند. اگر سواد رسانهای مخاطب و خبرنگار افزایش پیدا کند، ما دیگر
شاهد تولید محتواهای کمکیفیت و زردنگاریها در حوزه زنان نخواهیم بود.
این کارشناس رسانهای در پاسخ به این سؤال که برای افزایش کارآمدی رسانهها
در خصوص مسائل زنان و کاهش تبعیضهای جنسیتی چه باید کرد، گفت: من فکر میکنم نسخههای
خوبی را میتوان در این مورد پیشنهاد و عملیاتی کرد که در این مسیر لازم است هم
زنان و هم مردان به مسائل آگاه شوند. زمانی بیشتر بر آگاهی زنان نسبت به مسائلشان
تأکید میشد و همین باعث ایجاد فاصله اطلاعاتی بین زنان و مردان شده که اصلاً مورد
قبول نیست. بنابراین کاری که رسانهها بایستی انجام دهند افزایش آگاهیهای عمومی
نسبت به مسائل و مشکلات حوزه زنان و برابریهای جنسیتی است. باید ابتدا پدران و
مادران یاد بگیرند که با فرزندان دختر و پسر خود چگونه رفتار کنند و چاره این کار
وارد شدن به حوزه تغییر سبک زندگی است.
او افزود: یکی از مشکلاتی که در حوزه شبکههای اجتماعی وجود دارد این است
که میزان اخبار دقیق و مبتنی بر واقعیت مشخص نیست و این بسیار نگرانکننده است که
البته راهحل آن این است که روزنامهنگاران و خبرنگارانی که در حوزه زنان فعالیت
دارند، تعهد اخلاقی و مسؤولیت اجتماعی را بشناسند؛ اگر در حوزه زنان مشغول اطلاعرسانی
میشویم، این اطلاعرسانی باید دقیق و علمی باشد.
ببران در ادامه این نکته را یادآور شد که مواردی دیده شده که روزنامهنگاران
نسبت به حوزه زنان تعهد دارند و گزارشهای خوبی را کار میکنند اما بهواسطه اینکه
مدیریت رسانه چنین ارادهای ندارد به راحتی اخبار و گزارشهای زنان کنار گذاشته میشود.
او افزود: به همین خاطر حضور زنان در مناصب مدیریتی رسانهای اهمیت مییابد
که آنها نه فقط در مناصب مدیریتی صرف بلکه در جایگاه تصمیمسازان و تصمیمگیران
مؤثر قرار گیرند. طبق تحقیقاتی که انجام شده است مشخص شده که 73 درصد از مناصب مدیریتی حوزه رسانه به دست مردان است و
واقعیت آن است که اگر ما میخواهیم رسانههای خوبی داشته باشیم که آن رسانهها به
حوزه زنان بپردازند، حتماً بایستی زنان آزموده و حرفهای در سطح کلان حضور داشته
باشند.
این کارشناس حوزه ارتباطات و رسانه در پایان سخنرانی خود این نکته را
یادآوری کرد که رسانهها به این خاطر بسیاری اوقات تصویر درستی از فرصتهای برابر
زنان و مردان ارائه نمیدهند که مخاطبشناسی درستی ندارند. سالهاست که صدا و سیما
در حوزه زنان به صورت یکطرفه برنامه ساخته اما امروز به دلیل اینکه مخاطبان به
کانالهای مختلف دسترسی دارند و حق انتخاب برنامههای تلویزیونی خود را پیدا کردهاند،
دیگر از برنامههای صدا و سیما استقبال نمیکنند و زمان آن است که مخاطبشناسی
درستی صورت گیرد.
منبع: مهرخانه
درود و سپاس بر شما