یکی از استادان علوم ارتباطات میگوید: اگر رسانۀ جریان اصلی
در امر اطلاعرسانی، از انتشار اخباری که به وقوع میپیوندد یا مسائلی که مردم بهعنوان
جامعۀ هدف دغدغۀ آن را دارند ـ چون در معرضش قرار داشتهاند ـ اجتناب کند، اعتماد
عمومی را از دست میدهد و در این مسیر هر قدر بیشتر این اعتماد عمومی را از دست
بدهد، به سختی آن را بازیابی خواهد کرد.
از بروز ناآرامیها در کشور مدت زیادی نمیگذرد. در این مدت بعضا انتقادهایی به عملکرد رسانههای رسمی در داخل کشور وارد شد؛ انتقادهایی که اغلب بر لزومِ در دست گرفتن روایت اول در بحرانها تاکید داشت؛ اصلی مهم که البته عملیاتی کردنش علاوه بر بهرهگیری صحیح از ظرفیت رسانهها، منوط به همکاری دستگاههای اجرایی است.
عیان است که در نبرد رسانهها، هر غفلت خبری به منزله از دست دادن اعتماد عمومی و در نهایت ضربه خوردن به مرجعیت رسانه است و شانه خالی کردن از وظایف رسانهای، فضا را برای طرح شایعات و اخبار نادرست (فیکنیوز) فراهم میکند. این چالش جدی، بازگشت به اعتبار قبلی را برای رسانه با دشواریهای متعدد مواجه کرده و مهمتر از همه، مخاطب را سردرگم میکند.
رسانهای که مخاطبش را از دست میدهد
موضوع را با صدیقه ببران ـ عضو هیات علمی گروه ارتباطات دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانه ـ در میان گذاشتیم. این مدرس ارتباطات در گفتوگو با ایسنا ضمن انتقاد از عملکرد رسانههای رسمی کشور، دربارۀ قابلیت پیگیری بسیاری از اخبار مربوط به لغو یا جاری شدن احکام قضایی، بازداشت افراد و اتفاقات بسیار دیگر در رسانههای رسمی به جای شبکههای اجتماعی، اینطور توضیح داد: زمانیکه موضوعی دغدغۀ عمومی است و مطرح میشود، اگر رسانههای جریان اصلی، به هر علّتی، از درج آن پرهیز کنند، مخاطبانشان را از دست میدهند؛ هرچند تا دو دهۀ قبل، ممکن بود اتفاقی برای رسانه نیفتد ولی در حال حاضر، مخاطبانِ او، به لطف پیشرفت تکنولوژی، گزینههای متنوعی دارند. همین اتفاق باعث میشود خبرگزاریهای بزرگ درگیر خُردهمدیاها شوند که بسیار پرسرعتترند.
او در ادامه دربارۀ اهمیت سرمایۀ اعتماد مردمی برای یک رسانه، چنین گفت: اگر رسانۀ جریان اصلی از انتشار اخباری که به وقوع میپیوندد یا در امر اطلاعرسانیِ چیزهایی که مردم (جامعۀ هدف) دغدغۀ آن را دارند چون در معرضش قرار داشته اجتناب کند، اعتماد عمومی را از دست میدهد. هر قدر هم بیشتر آن را از دست بدهد، به سختی آن را بازیابی خواهد کرد.
اگر حقیقتی را نگویی، دیگران آن را میگویند
ببران دنیای امروز را دنیای سرعت، دقّت و پردازش برشمرد که همواره در آن جنگ روایت وجود دارد و دربارۀ لزوم پوشش خبری صحیح و کامل اتفاقات کشور برای جلوگیری از شایعات، گفت: انتقال اخبار بهقدری اهمیت دارد که از انتشار شایعات و تشویش اذهان مردم نیز جلوگیری میکند. [اگر تو حقیقتی را نگویی، دیگران آن را میگویند.] رسانههای جریان اصلی داخل کشور، با تعلل و بهموقع عمل نکردن، نهتنها اعتماد مخاطب و اعتبار منبع را از دست میدهند، بلکه این اعتبار و اعتماد را، دو دستی به رسانههای خارجی هدیه میکنند و از میدانِ رقابت رسانهای خارج میشوند.
رسانههایی که بیش از حد سیاستزده شدهاند
این پژوهشگر و مدرس ارتباطات و روزنامهنگاری ادامه داد: مشکل دیگری که گریبان خبرگزاریها را گرفته، «سیاستزدگیِ» بیش از اندازه است؛ بهقدری که دیگر از میزان تعادل و بالانس خارج شدهاند. رسانههای رسمی باید برای مردم باشند. رسانه نباید مغلوب بازیهای جناحی و حزبی شود، بلکه باید واقعنگر باشد و کار حرفهای خودش را انجام دهد؛ وگرنه از دست میرود. اساساً ما در ایران، روزنامهنگاری را بهقدری سیاستزده کردهایم که از حوزۀ انعکاسِ واقعیتها دور شدهایم. همین مسئله باعث شده میزان سرمایۀ اجتماعی به فروکاست منجر شود.
خبرگزاریها و قدرت رویدادنگاری
صدیقه ببران در پایان گفت: در ایران روزنامهها بیشتر فرآیندمدارند و خبرگزاریها رویدادمدار. یکی از بزرگترین مشکلات امروز خبرگزاریها این است که تا پیش از این اتفاقات، فقط رویدادمدار بودند اما حالا و با رخداد این جریانها، قدرت رویدادنگاری را هم باختهاند و اگر دست نجنبانند، بازیابیِ اعتماد مردم برایشان سختتر خواهد شد.