یادداشت دکتر صدیقه ببران استاد ارتباطات و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز
حدود یکماه است از جنگ نابرابری که در غزه اتفاق افتاده، میگذرد. هر روز آمار تلفاتی که بیشتر مربوط به مردم غزه است، افزایش پیدا میکند. در رسانههای ما این اخبار به شکل بسیار عجیبی منعکس میشود و در این آمارها، آدمها به شکل عدد درآمدهاند و حساسیت ماجرا از افراد به سمت اعداد کشیده شده است.
نکتهای که در اینجا مطرح است اینکه قرار نبوده در جنگها بخش غیرنظامی مورد حمله قرار بگیرد، ولی متاسفانه این اتفاق افتاده است. بنابراین تمام حساسیتها به وجود هر انسان که بسیار موجود ارزشمندی است، در حال زدوده شدن است و عمده تقصیر ماجرا هم به نحوه اطلاعرسانیای که در این حوزه شکل میگیرد، برمیگردد؛ به خصوص فلش انتقاد به سمت رسانههای داخلی ماست.
در اینجا دو اتفاق افتاده است و آن اینکه واقعا روزنامهنگاری ما در
زمینه روزنامهنگاری جنگ و صلح در چه حدی قرار دارد و با این موضوع تا چه اندازه
حرفهای برخورد میکنیم؟ آیا بسنده کردن به اینکه خبرنگارمان در لبنان حضور دارد
و اخبار و گزارشهای این حوزه را به صورت اخبار دستچندم ارائه میکند، کفایت میکند؟
بخش بعدی به این برمیگردد که جای خالی بقیه رسانههای جریان اصلی ما در این وضعیت
چگونه است؟ آیا باید نسبت به این ماجرا بیتفاوت باشیم؟ به خصوص اینکه مردم غزه
مسلمان هستند و مسوولان ما حمایت خودشان را از این مردم بارها اعلام کردهاند.
در حوزه روزنامهنگاریهای اینچنینی، ما بیشتر روزنامهنگاری جنگ را
انجام میدهیم تا روزنامهنگاری فرآیندمداری صلح. منظور این است که در اینجا یاد
میگیریم که فقط به اعداد، ارقام و ادوات بپردازیم یا با یک نگاه فرآیندمداری حضور
داشته باشیم. در حال حاضر رسانههای ما در این حوزه کجا هستند؟ رسانههای دیگر در
سطح بینالمللی حضور پیدا کردهاند و حتی اگر درون شهر غزه نیستند در اطراف مرزهای
این شهر حضور دارند و به نوعی پیگیر وضعیت مردم غزه هستند. لذا رسانهها باید چشم
جهانیان را به این وضعیت روشن کنند، اما متاسفانه چنین وضعیتی وجود ندارد و رسانههای
ما در آنجا حضور ندارند.
در عرصه روزنامهنگاری باید به افراد و نتایج جنگ پرداخته شود، اما
همواره احساس میشود به جای روایتهای اول، روایتهای دستچندم را از سایر رسانهها
منعکس میکنیم.
از طرف دیگر آن چیزی را هم که میخواهیم جا بیفتد دیگر از طرف رسانههای
ما مطرح نمیشود، بلکه رسانههای دیگر گوی سبقت را از ما ربودهاند. به عنوان
مثال رسانهای مانند رسانه الجزیره نسبت به باقی رسانههای بینالمللی جلوتر است،
اما باز هم بقیه رسانهها با یک فاصله از رسانههای ما جلوترند. در واقع به نوعی
تکرارکننده مباحث رسانههای دیگر هستیم و بسیار به ادوات تاکید میکنیم و یک نوع
اطلاعرسانی رویدادی را انجام میدهیم و کمتر وارد فرآیندها میشویم.
بنابراین این نوع روزنامهنگاری، بهروز نیست و میزان تاثیرگذاری آن قطعا پایین است. حتی اگر در سراسر دنیا مردم سکوت نمیکنند، نتیجه عملکرد کامل ما نیست؛ این اتفاقات نتیجه عملکرد سایر رسانههای جهانی است. به عنوان نکته آخر؛ وقایع و اتفاقاتی را که در جنگ رخ میدهد، نمیتوان در دفتر تحریریه منعکس کرد و باید به سمتی برویم که سیاستمداران را به صلح دعوت کنیم.
منبع: روزنامه جهان صنعت